امیرعباسامیرعباس، تا این لحظه: 16 سال و 3 ماه و 19 روز سن داره

امیــــرعبــــاس*عشق مامان و باباس

تجربه های جدید

پنجشنبه 8/10/90   امیرعباس جیگر مامان امروز از صبح تا عصر همراه مربیان و بچه های مهدکودک به قلعه سحرآمیز رفته بود. اضطراب زیادی داشتم که او را تنهایی به این گردش میفرستادم. اولش پشیمون شده بودم که رضایت دادم به این اردو بره ولی وقتی امیرعباس برگشت، فکر کردم ارزشش را داشته است. چون آنقدر خوشحال و شاد بود که برق خاصی در نگاهش پیدا بود. وقتی رفتم دنبالش، از مهدکودک تا دم در خونه دوید و گاز داد و بنزین زد و تا میتونست با ماشین خیالی اش ویراژ رفت. خوشحالم که خوشحالی. خیلی عاشقتم. هرکاری میکنم فقط برای خودته. امیدوارم دفعه بعد با مامان و بابا بری اونجا. سه شنبه 15/9/90 بیش از یکهفته است که از سفر کربــلا برگشته ای. در طول این س...
18 شهريور 1391
1